رقابت بین فرزندان را چگونه مدیریت کنیم؟ به عنوان یک مشاور، بارها شکایت والدین درباره رقابت و دعوای بین فرزندان را میشنویم. باید به خاطر بسپاریم که رقابت بین فرزندان یکی از مراحل رشد طبیعی در کودکان است. آنها معمولاً بهمنظور جلب محبت و تأیید گرفتن از والدین، با خواهر یا برادرهای خود رقابت میکنند. در واقع کودکان بزرگتر نیز همچنان با خواهر و برادرهای خود بهمنظور جلب توجه والدین به رقابت میپردازند. یکی از وظایف ما به عنوان والدین این است که به کودکان آموزش دهیم چگونه با یکدیگر کنار بیایند و با خواهر و برادر خود رابطهی مناسبی بسازند.
برای جلوگیری از دعوای خواهر و برادر چه کنیم؟ در ادامه 7 روش مؤثر برای کاهش رقابت بین فرزندان در یک خانواده را بررسی میکنیم؛
7 روش مؤثر برای کاهش رقابت بین فرزندان در یک خانواده
۱- بین فرزندان خود تفاوت قائل نشوید؛
نکته حائز اهمیت در رقابت بین خواهر و برادرها این است که والدین از هیچکدام از کودکان طرفداری نکنند و حق را به هیچکدام ندهند. فقط کودکان را به سمت حلکردن بحث و مشکل هدایت کنند. طرفداری از یکی از کودکان، نهتنها به حل مشکل کمک نمیکند، بلکه رقابت بین فرزندان را افزایش میدهد.
زمانی که فرزندتان از خواهر یا برادر خود پیش شما شکایت میکند، او را راهنمائی کنید که چگونه میتواند مشکلش با فرزند دیگر را حل کند؛ به عنوان مثال، اگر کودکی میگوید خواهر یا برادرش دائماً در حال بازی با کامپیوتر است و اجازه نمیدهد او از کامپیوتر استفاده کند، پیشنهاد دهید درخواست خود را با وی بدین گونه مطرح کند: “برای انجام یک پروژهی مهم درسی برای حدود دو ساعت به کامپیوتر نیاز دارم، بیا با هم به توافق برسیم که چه زمانی میتوانم از کامپیوتر استفاده کنم.”
به هیچ عنوان در نقش قاضی قرار نگیرید و نگوئید رفتار کدام کودک درست و رفتار کدام کودک اشتباه است. به یاد داشته باشید که نیازی نیست در تمام بحثهای بین فرزندان خود شرکت کنید. در عوض، به فرزندان خود کمک کنید تا مهارتهایی مانند به توافق رسیدن، رعایت عدالت و نوبتگیری را تمرین کنند. در خانواده شرایطی را ایجاد کنید که فرزندان یاد بگیرند هرکدام به نوبت از وسایل استفاده کنند؛ برای مثال میتوان از ساعتهایی با زمانسنج و یا تعیین روزهای زوج و فرد استفاده کرد تا نوبت هر کودک برای استفاده از وسیله مشخص شود. هم چنین به کودک یاد دهید با انجام فعالیتهایی مانند نفس عمیق کشیدن و خواندن کتاب، میتواند خودش را آرام کند (خودش را مشغول کند) تا نوبتش برسد.
۲- به کودک خود برچسب «کودک خوب» و «کودک بد» نزنید؛
مراقب باشید کودک خود را در جایگاه «کودک خوب» و «کودک بد» قرار ندهید. هیچ کودکی خوبِ مطلق و یا بدِ مطلق نیست. این کار باعث میشود «کودک بد» به تأییدی که «کودک خوب» توسط والدین دریافت میکند، حسودی کند. همچنین برچسبزدن احتمال دارد کودک را تحریک کند تا با «کودک خوب» دعوا کند.گاهی اوقات بهنظر میرسد که این یک حمله بیدلیل است، امّا غالباً اینطور نیست. باید توجه داشت که احتمالاً دو طرف دعوا، مسئولیت مشترکی دارند.
از والدین زیادی میشنویم که فرزند بد آنها به فرزند خوب حمله میکند. ولی در نهایت پس از بررسی شرایط، مشخص شد که کودک خوب، رفتاری را انجام میدهد یا حرفی میزند که موجب برانگیختن کودکِ بد میشود؛ برای مثال، مادری با من تماس گرفت که دو پسر داشت و عنوان کرد یکی از پسرها همیشه دردسر درست میکند. این «کودک بد» به تازگی در آشپزخانه برادرش را کتک زده بود. مادر میخواست بداند اینگونه رفتارهای فرزندش چه عواقبی دارد.
پس از ارزیابی دقیق آنچه در آشپزخانه بین دو کودک رخ میدهد، مشخص شد آنها دربارهی این موضوع که چه کسی لباسها را بشورد در حال بحث کردن بودند که «کودک خوب» لباسهای «کودک بد» را روی زمین پرت میکند. «کودک بد» کسی است که در این شرایط معمولاً مقصر شناخته میشود و تنبیه میشود.
خطر برچسب زدن به کودک
یکی از خطراتی که برچسب زدن به کودک در پی دارد این است که کودک ممکن است برای انجام کار درست تلاش نکند، چرا که در هر دعوائی بین خواهر و برادرها، او مقصر میشود. رفتار کودکِ خوب به علّت توجهی که از والدین میگیرد تقویت میشود و همراه با رضایت زیاد است. گاهی اوقات کودکِ بد، صادقترین کودک است. به همین علّت مهم است که در چالش بین فرزندان به دنبال مقصر نگردید و فقط به آنها کمک کنید تا بتوانند با یکدیگر کنار بیایند.